79

دارم از یه بحران بزرگ رد می شم. گاهی خسته گاهی دلشادم.

انگار ما آدما همه مون عین همیم فقط از لحاظ قیافه و موقعیت جغرافیایی فرق داریم.

چقدر بین همه مون خوب و بد هست.

بگذریم.

دخترم باران تکوناش بیشتر شده نمی دونم اتفاقیه یا چیزی که حس می کنم واقعیه درست زمانی که احساس تنهایی می کنم با تکون خوردنش حضورش رو یاداوری می کنه یا هر جایی از شکمم که دستم و می زارم خودش و می رسونه اونجا. اون لحظه من رو ابرام.

این روزا حالم خوبه وزنم خیلی بالا رفته تا حالا 10 کیلو اضافه وزن دارم ولی خدا رو شکر رو به بد اندامی نرفتم شکمم یکهو خیلی بزرگ شده. باران تو هفته ی31 بارداریم 1650 گرم بود و وزنش کاملا تو رنج بود.

بعضی وقتا بی طاقت می شم دوست دارم هر چه زودتر ببینمش ولی زمان هم مثل برق و باد می گذره و من وارد هفته 33 شدم و این یعنی تا پایان راه چیزی نمونده.

بیشتر لوازمش رو خریدم به خاطر تصمیمی که گرفتیم نمی تونم خیلی براش خرید کنم.

ما حداقل برای یکسال بر می گردیم ایران اونم یکماه بعد تولد دخترم.

دلایل تصمیمون خیلی چیزهاست یکیشم نداشتن شغل حداقل برای یکساله.

متاسفانه اوضاع کار تو اروپا خصوصا اینجا خیلی خوب نیست و حتی خود مردم اینجا تن به مهاجرت می دن. ولی خوب سال دیگه شاید برگردیم البته اگر از اوضاع زندگیمون توی ایران راضی نبودیم.

حوشبختانه من هیچ کدوم از لوازمم رو نفروختم و همه چیز سر جاشه. برای من فرصت خوبیه که کمی کنار خونواده باشم و دخترم معنی مادربزگ و خاله و عمه رو بفهمه. 

برای خونوادمم فرصتی می شه که به قول مامانم یه دل سیر ما رو ببینن.

دوست ندارم خیلی برای باران اسباب بازی می خرم دوست دارم هر چند وقت براساس گروه سنیش یه چیزهایی براش بخرم و خودشم لذت خرید کردن رو حس کنه.

تا حالا فقط چند مدل عروسک و جقجقه برای نیو برن خریدم امروزم می رم دیسنی لند تا یه عروسک بزرگتر و یه کوله کوچولو براش بخرم.

برای ساک نوزاد هم نتونستم از بین ساکهای موجود چیزی انتخاب کنم حتی چیکو بلو کید و فروشگاهای دیگه هم جیزی که من می خواستم رو نداشتند. با همسر رفتیم نمایندگی سامسونیت و از اونجا گرفتم جنسش عالیه و 2 سال ضمانت داره. البته ما تو آف 50 درصد خریدیمش.  

لباس هم تا دوسال براش گرفتیم. 

دارم کارهای عقب افتاده انجام می دم کلی چیز باید ببافم و درست کنم. 

کلی کار دارم سرو سامون دادن فایلام از همه چی سختتره. من بدون یوتوب خیلی سخت زندگی خواهم کرد. یه آموزشگاه مجازی بزرگ و عالی. مجبورم خیلی چیزها رو برای یه مدت دانلود کنم و داشته باشم.


آرزوم اینه که همه چی به خوبی بگذره. 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نادم دوشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 09:55 ب.ظ http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد
روز عید است، سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .
عید سعید فطر بر شما مبارک

بهارک سه‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 11:05 ب.ظ

باران جونم بیا که مامانت سخت بیقراره و دوست داره روی ماه قشنگتو ببینه. ایشالله همیشه در سلامتی کامل باشین. بیایی ایران یه کم واسه خودت و خانواده عزیزت بهتر میشه بعدم میری و بهترین زندگی رو واسه باران جونی میسازی...

سلام بهارک جان.ممنونم. دلم خیلی تنگ شده برای همه چی حتی خونم و وسایلم. دیگه چیزی نمونده. برام دعا کن.۲

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد