با یه عالمه تاخیر سال نو مبارک.
این چند وقت همش به گشت وگذار و رقص و آواز و خرید گذشت.
شب سال نو تا 3 صبح رقصیدیم. البته اونا همچنان بعد از اون هم می زدند ما دیگه نا نداشتیم و رفتیم لب رودخونه کمی گفتیم و خندیدیم و 5 اومدیم خونه. امسال یه 30 نفری می شدیم. این پرتغالی ها خیلی اهل رقص نیستند در همون حد که خودشون و تکون بدن می رقصن. عوضش ما وسط اون جمعیت دسته جمعی کردی می رقصیدیم. بعد یک صدا به فارسی سال نو رو بهشون تبریک گفتیم. جمعیت هاج و واج ما رو نگاه می کردند. یه سریشونم خواستند جمله ی سال نو مبارک رو بهشون یاد بدیم.
و اینک منم یک زن بسیار مسرور از این همه خرید دوست داشتنی.
فردا رو هم به تمیز کردن خونه زندگی و خرید برای خونه اختصاص می دم و از پس فردا شروع دوباره ی زندگیه با برنامه.
هوا به شدت ابریه و دایم بارون می یاد نکته جالب این بود که شب سال نو ساعت 10 شب بارون قطع شد هوا گرم شد. و در یک هوای بهاری ما به پیشواز سال نو رفتیم .
سال نو مبارک مرجان عزیزم
همیشه شاد و سلامت در کنار همسرت باشی :*
ممنونم عزیزم. منم برات بهترینها رو آرزو می کنم.
عکس از بارون .خونه ها وپنجره ها وخیابونای خیس بذار